English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7980 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
perform a contract U قرارداد را اجرا کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
open-ended employment contract [employment contract of unlimited duration] U قرارداد کار بدون مدت
perform U بجا اوردن اجرا کردن
perform U انجام دادن
perform U کردن
perform U اجرا کردن
perform U انجام دادن خوب یا بد
perform U ایفاکردن
perform U بازی کردن نمایش دادن
to perform one's ablutions U شستشوکردن وضوگرفتن
to perform one's oromise U پیمان یاوعده خودرا انجام دادن
to spotlessly perform something U اجرا کردن چیزی بطور بی ایراد
to perform one's oromise U بعهد خود وفا کردن
to perform a command U فرمانی را اجرا کردن
To perform a feat. U شیرین کاری کردن
to perform one's duty U انجام وفیفه کردن
to perform one's ablutions U غسل کردن
To do (perform) ones duty. U تکلیف خود را انجام دادن
to perform one's ablutions U دست نمازگرفتن
to perform a piece of music U قطعه موسیقی رادرست درساز ادا کردن
to perform a piece of music U ساز زدن
To perform the marriage ceremony. U مراسم عقد راجاری کردن
Be slow to promise and quick to perform. <proverb> U در قول دادن آهسته باش ولى در انجام آن تسریع کن.
To be terrific . To perform a feat. To do wonders . To do it gorgeously . U معرکه کردن
in contract U طبق قرارداد
all in contract U قراداد کلی
all in contract U قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
to contract something from somebody U از کسی چیزی [بیماری] گرفتن
according to the contract no. ... U طبق قرارداد شماره ...
contract with U عقد کردن
by contract U بطور مقاطعه
contract U قرردادبستن
contract U قرارداد بستن
contract U کنترات پیمان .
contract U دچارشدن
contract U همکشیدن
contract U : پیمان بستن
contract U منقبض شدن
contract U قرارداد
contract U پیمان
contract U منقبض شدن مخفف کردن
contract U کنترات کردن منقبض کردن
contract U مقاطعه کاری کردن
contract U مقاطعه
contract U منقبض کردن
contract U مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract U تعهد
contract U پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract U :قرارداد
contract U عقد
parties to the contract U طرفین عقد
performance of a contract U اجرای قرارداد
requirements of a contract U مقتضای عهد
prime contract U قرارداد اصلی
privity in contract U انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
quasi contract U شبه قرارداد
revocable contract U عقد جایز
provisions of a contract U مواد قرار داد
provisions of a contract U شرایط قرار داد
privity of contract U رابطه متعاقدین
quasi contract U شبه عقد
privity of contract U مسئولیت طرفین قرارداد
privity of a contract U مسئوولیت طرفین قرارداد
parties to the contract U متعاقدین
parties to the contract U طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
parties to the contract U متعاملین
marriage contract U عقد نامه
marriage contract U عقد نکاح
multilateral contract U قرارداد چند جانبه
negotiated contract U قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
open contract U قرارداد باز
open contract U قرارداد غیر معین
operation of contract U نفوذ قرارداد
optional contract U مجازی
optional contract U خیاری
optional contract U غیر واجب
parol contract U قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
parties to a contract U طرفین متعاهدین
parties to a contract U طرفین قرارداد
quasi contract U عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
optional contract U عقد خیاری
license contract U قرارداد اجازه استفاده
revocable contract U عقد مجاز
reward contract U عقد جعاله
unauthorized contract U عقد فضولی
unconditional contract U عقد منجز
unilateral contract U قرارداد یک جانبه
unilateral contract U پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract U قراردادایقاعی
unilateral contract U تعهد یک جانبه ایقاع
valid contract U عقد صحیح
validity of a contract U اعتبار قرارداد
validity of contract U صحت قرارداد
value cost contract U پیمان بستن با قیمتهای پایه
void contract U عقد باطل
we demand p in our contract U ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
written contract U پیمان نامه
Bilateral contract. U پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
cottage contract U نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
to guarantee a contract U اجرای قراردادی راضمانت کردن
to draw up a contract U قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
sales contract U قرارداد فروش
service contract U قرارداد خدمت
service contract U قرارداد انجام خدمت
service contract U قرارداد خدماتی
simple contract U قرارداد شفاهی
simple contract U عقد منعقد درسند عادی
social contract U قرار داد اجتماعی
social contract U قرارداد اجتماعی
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
the contract is still valid U قراردادباعتبار
the contract is still valid U خودباقی است
the life of a contract U مدت یک قرارداد
to put to contract U بمناقصه گذاشتن
to come within the scope of a contract U در حیطه یک قرارداد بودن
stipulation of a contract U مفاد قرارداد
contract period U مدت قرارداد
contract note U سند مقاطعه توافق نامه
contract note U سند قرارداد
contract guarantee U ضمانت قرارداد
contract guarantee U ضمانتنامه قرارداد
contract for supply U قرارداد جهت ارائه کالا
contract curve U منحنی قرارداد
contract curve U منحنی مبادله
contract control U کنترل دینامیکی
contract control U کنترل تغایر
contract of affreightment U قرارداد اجاره کشتی
contract of affreightment U قراردادحمل
contract period U دوره قرارداد
contract of sales U قرارداد فروش
contract of sale U عقد بیع
contract of sale U قرارداد فروش
contract of reward U جعاله
contract of guarantee U عقد ضمان
contract of guarantee U ضمان عقدی
contract of farmletting U قرارداد مزارعه
contract of farmletting U مزارعه
contract clause U شرط متعارف در هر قرارداد
conditions of contract U شرایط قرارداد
completion of a contract U انجام یک قرارداد
breach of contract U تخلف از قرارداد
breach of contract U نقض مفادقرارداد
breach of contract U نقض قرارداد
bilateral contract U قرارداد دو جانبه
based on a contract U قراردادی
award a contract U قراردادی را واگذار کردن
avoidance of a contract U لغو یک قرارداد
completion of a contract U انجام دادن قرارداد
assignment of contract U واگذاری قرارداد
completion of contract U امضای قرارداد
conditional contract U عقد معلق
conditional contract U عقد مشروط
conclusion of a contract U مبایعه
conclusion of a contract U parties two between asale of
enter into a contract U منعقد کردن عقد
enter into a contract U عقد بستن
conclude a contract U منعقد کردن عقد
conclude a contract U عقد بستن
composition contract U قرارداد ارفاقی
assignment of contract U انتقال قرارداد
irrevocable contract U عقد لازم
executory contract U عقد موجل
executory contract U قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
forced contract U عقد مکره
formula of contract U صیغه عقد
frustrated contract U قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
labor contract U قرارداد کار
frustration of contract U بی نتیجه ماندن قرارداد
futures contract U قرارداد اینده
futures contract U قرارداد سلف
gratuitous contract U عقد غیر معوض
guarantee a contract U اجرای قراردادی را ضمانت کردن
haulage contract U قرارداد حمل و نقل
illegal contract U قرارداد غیر قانونی
contract record U سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
inoperative contract U عقد غیر نافذ
invalid contract U عقد فاسد
executed contract U قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
fulfill a contract U قرارداد را اجرا کردن
honour a contract U قرارداد را محترم شمردن
lease contract U اجاره نامه
contract specification U مشخصات قرارداد
contract scheduling U برنامه ریزی قرارداد
contract work U پیمانکاری
cost contract U قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
cost plus contract U قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
law of contract U قانون قرارداد
discharge of contract U انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
contract termination U فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
dishonour a contract U قرارداد را محترم نشمردن
lease contract U عقد اجاره
contract quantity U حجم قرارداد
No such a thing has been stipulated in the contract. U درقرارداد چنین چیزی قید نشده است
In this contract , there are no loopholes for either party . U دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
The party to the contract (agreement). U طرف قرارداد
The contract has been draw up in eight articles . U این قرار داد درهشت ماده تنظیم شده است
The contract has a few years to run . U به انقضای قرار داد چند سال مانده
to pull off something [contract, job etc.] U چیزی را تهیه کردن [تامین کردن] [شغلی یا قراردادی]
time the essence of the contract U مدت در حالی که از اصول اساسی عقد باشد
To conclude an agreement (contract). U قراردادی بستن
This contract is of unlimited duration. U طول مدت این قرارداد نامحدود است.
Recent search history Forum search
0As per your discussion with our manager, please let us know about our Internet contract renewal with Afghan Telecom for the year 2017.
0pro forma contract
0Sub-contract is by by buying similargoods in the market
0Sub-contract is by by buying similargoods in the market
0quantity survey contract
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com